نظام تک قطبی در حال افول است/ گرفتاری واشنگتن در مخمصهای بزرگ
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۱۵۸۶۱
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: یکی از اهداف سفر اخیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به منطقه، اطمینان بخشیدن به متحدان منطقهای برای اعتماد بیشتر به آمریکا و غرب از یک سو و ارسال پیام به اروپاییها برای سهیم ساختن بیشتر آنها در تحولات منطقه عنوان شد.
کارشناسان و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که این پیامهای ارسالی از سوی واشنگتن چیزی جز تلاش آمریکا برای بهرهبرداری از کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه با هدف بیثبات کردن امنیت منطقه، تحمیل کنترل خود بر آن و ثروتهایش و حفاظت از رژیم صهیونیستی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنا بر دیدگاه کارشناسان، اروپا و آمریکا در آغاز جنگ روسیه و اوکراین از «کی یف» حمایت کردند اما پس از شروع جنگ، واشنگتن و ناتو اعلام کردند که قصد ندارند در درگیریهای جاری مداخله کنند. گامی که طرف اوکراینی را بسیار ناامید کرد و رئیس جمهور اوکراین آن را دست کشیدن غرب از کی یف توصیف کرد.
خبرنگار خبرگزاری مهر درباره همه این تحولات با عبد الملک سکریّة دبیر کمپین جهانی بازگشت به فلسطین و رئیس انجمن ملی مقاومت در برابر عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی گفتگو کرد که متن آن به شرح زیر است:
*درباره سفر جو بایدن به منطقه تحلیلها و پیش بینیهای زیادی صورت گرفت؛ اکنون و پس از انجام این سفر آیا تصویر واضحی از این سفر ترسیم شده است و این سفر را در کجای نقشه نزاع بین المللی میتوانیم جای دهیم؟
من معتقدم که سفر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به منطقه، ضعیفترین و خنثیترین سفر یک رئیس جمهور آمریکا به منطقه در دهههای اخیر بوده است. بایدن آنگونه که جناب سید حسن نصرالله او را پیرمرد سالخورده و فرتوت توصیف کرد، نماد حکومت و دولت پیر و فرتوت آمریکا است که دیگر هیچ جایگاه و وزنی در منطقه ندارد و قدرت آمریکا رو به افول است و مانند سابق قدرتی ندارند تا آن را بر منطقه تحمیل کنند. اما اهداف این سفر را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
سفر جو بایدن به منطقه، ضعیفترین و خنثیترین سفر یک رئیس جمهور آمریکا به منطقه طی دهههای اخیر بوده است
۱. یافتن جایگزین برای انرژی وارداتی غرب از روسیه. بعد از جنگ اوکراین که توسط آمریکا و از طریق کی یف و اروپا علیه روسیه اعلام شد، بحران انرژی بزرگی در اروپا و به طور کلی غرب در نتیجه تحریمها و محاصره غرب علیه روسیه و تلاش برای منزوی کردن اقتصادی آن رخ داده و این مسئله باعث افزایش قیمتها و بحران در بخش انرژی شده است. از این رو، انرژی نخستین هدف سفر بایدن به منطقه بود که تلاش کرد بازار غرب را با نفت و گاز پر کند تا قیمتها را کاهش دهد.
۲. رئیس جمهور آمریکا تلاش میکند برای افزایش تولید نفت، به منطقه خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی تکیه کند و همچنین برای جبران کمبود جهانی نفت، بر استخراج نفت و گاز از شرق دریای مدیترانه و به ویژه رژیم صهیونیستی حساب باز میکند. او با افزایش تولید نفت به دنبال تشدید انزوا و محاصره روسیه، حفظ وحدت ناتو و ارتقای نقش آمریکا در منطقه و همچنین بستن راه برای بهره مندی روسیه و چین از کاهش نفوذ و نقش آمریکا در منطقه ما است.
* اگر در مورد اهداف سفر بایدن به منطقه و وعدههایی که او به خود و میزبانانش میدهد، توافق داشته باشیم، بایدن برای آنها چه کاری میتواند انجام دهد و در مواضع اعلام شده آمریکا چه چیز جدیدی وجود دارد؟
جو بایدن امیدوار بود که این یک سفر تاریخی خواهد بود و او خاورمیانه جدیدی را به رهبری آمریکا و دست نشانده اش در منطقه، یعنی رژیم غاصب صهیونیستی، خواهد ساخت. اما جهان در حال تغییر است و آمریکا دیگر تنها قدرت جهانی نیست که سایر کشورها را کنترل و بر آنها حکمرانی میکند. روابط آمریکا با کشورهای حاشیه خلیج فارس دچار اختلال شده است و این مسئله با گشودن روابط جدید برخی کشورهای منطقه با روسیه و چین و تلاشهای مکرر برای سازش با جمهوری اسلامی ایران به وضوح نمایان است.
آمریکا میداند که ایران کشوری بسیار قوی و قدرتمند است. آمریکا میتواند جنگ با ایران را شروع کند اما پایان دهنده آن نخواهد بود
در مواضع اعلام شده آمریکا در خلال سفر بایدن به منطقه هیچ چیز جدیدی وجود ندارد. اعلامیه قدس که بین بایدن و نخست وزیر رژیم اشغالگر صورت گرفت، بیش از آنکه یک اعلامیه عملی باشد، یک بیانیه صوتی بود چرا که روابط بین واشنگتن و تل آویو، راهبردی است و با تغییر رؤسای جمهور آمریکا تغییری در آن ایجاد نمیشود و بایدن فقط از آن استفاده انتخاباتی کرد.
رژیم صهیونیستی پایگاه نظامی پیشرفته آمریکا در منطقه است که با هدف جلوگیری از وحدت این منطقه، تداوم جهل و عقب ماندگی، دامن زدن به نزاع، کشمکش و جنگ داخلی و جلوگیری از توسعه و پیشرفت مردم و کشورهای این منطقه و قدرت گرفتن آنها ایجاد شده است.
** برجستهترین نتیجه سفر بایدن به سرزمینهای اشغالی، امضای تعهدنامهای برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای بود!! اما ایران بارها بر عدم تمایل خود به این کار تأکید کرده است. آیا بایدن میخواهد توهم را به صهیونیستها بفروشد تا سکوت آنها را تضمین و ترس و اضطرابشان را آرام کند؟
رژیم صهیونیستی قدرت ایران را تهدیدی وجودی برای خود میداند و از زمان باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا، نتانیاهو نخستوزیر دشمن سابق با تمام قوا تلاش کرد تا آمریکا را وارد جنگ مستقیم با ایران کند. اما محاسبات نظامی آمریکا با رژیم صهیونیستی متفاوت است.
آمریکا میداند که ایران کشوری بسیار قوی و قدرتمند است. آمریکا میتواند جنگ با ایران را شروع کند اما پایان دهنده آن نخواهد بود. بنابراین آمریکا بر خلاف خواسته دشمن صهیونیستی، از جنگ با ایران طفره میرود و فرار میکند.
با وجود موضع ایران در بالاترین سطوح مبنی بر ممنوعیت ساخت بمب اتمی و استفاده از آن، سران دشمن صهیونیستی اعتماد و اطمینان ندارند چرا که آنها قاتل و جنایتکارند و تا کشته شدن دشمنشان را نبینند، آرام نمیگیرند.
* روزنامه فایننشال تایمز اخیراً در مورد مأموریت غیرممکن بایدن برای مهار قیمت نفت و محدودیتهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای کمک به او گزارشی منتشر کرد. آیا غرب به محدودیتهای قدرت آمریکا و شکست سیاستهای بایدن پی برده است؟
گزارش فایننشال تایمز تأیید میکند که غرب با یک بحران بزرگ انرژی مواجه است که برای مدتی طولانی ادامه خواهد داشت و مردمان آنجا بهای سنگینی را خواهند پرداخت که تأثیر منفی بر روابط آنها با دولتهایشان خواهد گذاشت و همانطور که دیدیم، سران بزرگ اروپا مانند جانسون نخست وزیر بریتانیا و نخست وزیر ایتالیا قربانی این روند شدند و نوبت به دیگران نیز خواهد رسید.
جایگزین کردن انرژی روسیه برای اروپا کار آسانی نیست به همین علت صداهای معترض علیه حکومتها در غرب که خواهان یافتن راه حل برای پایان دادن به بحران اوکراین هستند، شدت گرفته است. از سوی دیگر، گسستن و برچیدن روابط بین آمریکا و غرب موضوع ساده ای نبوده و در آیندهای نزدیک قابل پیش بینی نیست ولی ممکن است تحت تأثیر این تحولات به گونهای دیگر بازسازی شود.
* پس از اینکه بایدن در سفر به سرزمینهای اشغالی بر صهیونیست بودن خود و تعهد به حفاظت از دولت یهود در فلسطین اشغالی تأکید کرد، او چه چیزی برای گفتن به رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین داشت؟ آیا چیزی باقی مانده است که بتواند فلسطینیها را با آن فریب دهد؟
متأسفانه این تشکیلات خودگردان فلسطین است که خود را فریب داده و خود و بخشی از مردم فلسطین را مضحکه کرده است، زیرا توافق فاجعه بار اسلو را امضا و ۷۸ درصد از مساحت فلسطین تاریخی را به نفع رژیم غاصب صهیونیستی واگذار کرد و این رژیم غاصب را به رسمیت شناخت و به راهکار سیاسی برای حل بحران با آن امید بسته است. دشمن نیز از این خلأ استفاده کرده و شهرک سازی ها را به طور مرتب توسعه و گسترش داده است.
* رژیم سعودی چه دستاوردهایی از سفر بایدن به دست آورد؟ آیا محمد بن سلمان برای ماجراجویی عادی سازی علنی روابط با رژیم صهیونیستی آماده است یا سیاست عادی سازی مخفیانه را ادامه میدهد و از موضع دیگری به پروژه صهیونیستی خدمت میکند؟
به نظر من، بزرگترین برنده سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه، رژیم سعودی و شخص ین سلمان است که توانست از طریق مصافحه با بایدن به مشروعیت مورد نظر خود دست یابد و رئیس جمهور آمریکا را تا حدی وادار کند از سخنانی که علیه او در ارتباط قتل خاشقجی مطرح کرده بود، منصرف کند.
روند عادی سازی روابط ریاض - تل آویو پروسهای چندین و چند ساله است که به صورت مخفیانه ادامه یافته و مدتها است که به صورت برنامه ریزی شده و هدفمند شکل علنی به خود گرفته است. به نظرم اقدام محمد بن سلمان به گشودن حریم هوایی عربستان به روی ریاض، فراهم کردن زمینه برای فعالیت شرکتهای صهیونیستی در خاک این کشور و تسهیل سفر صهیونیستها به این کشور هدایای بن سلمان به واشنگتن و تل آویو است تا روند انتقال قدرت کامل او از ولیعهدی به پادشاهی را به صورت آرام و روان تضمین کنند.
آمریکا اکنون در یک مخمصه بزرگ قرار دارد و جنگ در اوکراین، حجم و اندازه بسیاری از کشورها و میزان نقش آفرینی آنها را در جهان جدید تعیین خواهد کرد
خلاصه کلام اینکه سفر بایدن به منطقه به دلایل زیر نتوانست اهداف خود را محقق سازد:
۱. دست نیافتن به توافق برای افزایش تولید سعودیها از ۱۱ میلیون بشکه به ۱۳ میلیون بشکه در روز.
۲. پذیرش دیدار با محمد بن سلمان و استقبال کم فروغ از بایدن در فرودگاه جده در غیاب پادشاه و ولیعهد سعودی.
۳. طفره رفتن از اعلام ائتلاف منطقهای نظامی، امنیتی و اقتصادی با رژیم صهیونیستی.
۴. ابراز تمایل امارات برای اعزام سفیر به تهران در زمانی که بایدن در منطقه بود.
۵. اعتماد به وعدههای آمریکا در میان اکثر کشورها و حاکمان منطقه به ویژه در بحث حمایتی کاهش یافته است و به همین دلیل بسیاری از این رژیمها روابط خود را با روسیه و چین گشوده و به جمهوری اسلامی ایران متمایل شده اند تا از جنگی احتمالی که هیزم آن خواهند بود، جلوگیری کنند.
جهان در حال تغییر بوده و جهان قدیم چندین سالی است که در حال فروپاشی و پسرفت است و نظم نوین جهانی در حال ظهور، توسعه و ایفای نقش خود در صحنه بین المللی است. آمریکا اکنون در یک مخمصه بزرگ قرار دارد و جنگ در اوکراین حجم و اندازه بسیاری از کشورها و میزان نقش آفرینی آنها را در جهان جدید تعیین خواهد کرد.
من معتقدم که شاید تحولات کنون جهان فرصتی برای نیروها و محور مقاومت باشد تا پرونده تصفیه حساب با دشمن غاصب صهیونیستی را به طور کامل ببندد و خاورمیانه جدید را آنگونه که آرزوی ما است بر اساس حق و عدالت بنیان بگذاریم.
کد خبر 5546166منبع: مهر
کلیدواژه: سفر بایدن عادی سازی روابط با اسرائیل عربستان سعودی ایران روسیه رژیم صهیونیستی ایالات متحده امریکا عراق اوکراین جنگ اوکراین ترکیه فلسطین سوریه کرانه باختری ایران اتحادیه اروپا جو بایدن عربستان سعودی رئیس جمهور آمریکا به منطقه سفر بایدن به منطقه رژیم صهیونیستی نخست وزیر عادی سازی بن سلمان جو بایدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۱۵۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
تاریخ پر است از سرگذشت ابرقدرتهایی که دیگر قدرتی برایشان باقی نمانده و سرزمینهایی که از شوکت و ثروتشان تلی از خاک به یادگار مانده است و این حکایتی است که به نظر میرسد این روزها نیز در حال تکرار شدن است.
فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است؟
پیش از جنگ سرد آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک غرب و شرق قدرت و یا همان هژمونی جهان را در دست داشتند؛ با شروع جنگ سرد، اما یکی از این قدرتها از بین رفت و جهان به عنوان جهانی تک قطبی به راه خود ادامه داد.
نشریه «فارن افرز» سال ۹۹ در زمان هیاهوی برجام نوشت تمامی عواملی که روزی باعث قدرت جهانی آمریکا شده بودند، امروز در حال دگرگونی است و به سویی میرود که به هژمونی آمریکا پایان دهد. فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است، اما با تحولات جهانی استحکام گذشته خود را از دست داده است.
سال ۲۰۲۲ هم راشا تودی گزارش داد: سال ۲۰۲۲ رو به پایان است. این سال، سالی بود که پیامدهای مهمی برای آینده ژئوپلیتیک جهانی داشت و در کتابهای تاریخ از آن یاد خواهد شد. به طور خاص، این سال نشانگر پایان سه دهه تک قطبی آمریکا بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز و سبب ایجاد جهان چند قطبی جدید متشکل از قدرتهای بزرگ رقیب متعدد شد. ۱۲ ماه گذشته اگرچه مدتها قبل در حال شکل گیری بود، اما تثبیت نهایی دوره ژئوپلیتیکی جدید را رقم زد. عملیات نظامی روسیه در اوکراین نقطه عطف تعیین کننده بود، که نمایانگر گسست نهایی از جهانی بود که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. کاتالیزور اصلی این تغییر، خود آمریکا بود، که دیگر از جهانی شدن که زمانی از آن حمایت میکرد، خوشش نمیآمد. کاهش هژمونی آمریکا از طریق احیای مجدد دولتهای رقیب که به میل آمریکا اصلاحات انجام نمیدهند (روسیه و چین) انجام شده است.
حمید صالحی کارشناس مسائل منطقه در این زمینه معتقد است: شکی نیست که قدرت و نفوذ آمریکا در طی این چند سال اخیر رو به افول است به این معنی که هیمنه و هژمونی آمریکا در دستگاهها و نهادهای بین المللی کمتر شده است. کاهش قدرت آمریکا در نهادهای بین المللی دلایل متعددی دارد که بخشی از آن قدرت گرفتن چین و همچنین روسیه است و بخش دیگر مربوط به تحولاتی است که در منطقه رخ میدهد و نیز اتفاقات درون ایالات متحده از جمله عواملی است که بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر گذاشته است. براساس قرارداد بین المللی ۱۹۲۵ ژنو که استفاده، تولید و انباشت سلاح شیمیایی ممنوع است، اما آمریکاییها در لائوس و... استفاده کردند، این مساله نشان میدهد آمریکاییها هر چه به نفعشان باشد حمایت و ضمانت کرده و آن را دنبال میکنند.
صالحی خاطرنشان کرد: آمریکاییها در دو سه موضوع دارای قدرت هستند از جمله دلار، اما در شرایط کنونی و تحولات اخیر این قدرت آنان رو به افول است. تحولات منطقهای و جهانی هم در این مساله تاثیر گذار است؛ بنابراین عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا شاهد روند کاهش قدرت آمریکا باشیم که نتایج مثبتی در به نتیجه رسیدن معاهدات بین المللی و رأی دادگاه لاهه دارد، البته یکسری تحولات بین المللی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم در این موضوع موثر هستند.
مقاومتی که باعث شکست آمریکا شد
اما یکی از عواملی که بسیاری معتقدند روند سقوط این هژمون سابق را تسریع کرده محور مقاومت است.
حسین کنعانی مقدم کارشناس سیاست خارجی در این باره گفته است: آمریکا در ماجرای طوفان الاقصی به طور تمام قد درکنار رژیم صهیونیستی قرار رفت و این جمله معروف بایدن که ما درحمایت از رژیم صهیونیستی ایستاده ایم عملا شراکت در جنایات نسل کشی، کودک کشی و اقدامات دد منشانه رژیم صهیوینستی در برابر ملت فلسطین و علیه صلح و امنیت جهانی شد. تصور آمریکا هم این بود که رژیم صهیونیستی در میدان با نبرد میتواند بر مردم فلسطین غلبه کند. همچنین با توج به اینکه خود رژیم صهیونیستی مولود نامشروع پیوند آمریکا و انگلیس بود خیلی تلاش داشتند تا این طفل نامشروع را حفظ کنند، اما در طوفان الاقصی اراده ملت فلسطین پیروز شد و عملا آمریکا نتوانست در میدان و صحنه بین المللی و حتی در موضوع رسانهای اقدامی را در جهت بقای صهیونیستها انجام دهد تا حدی که خودش هم اکنون در گیر یک جبش اجتماعی و دانشجویی است که در حال جهانی شدن است.
مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است
وی ادامه داد: باتوجه به گذشته جنبش دانشجویی در آمریکا در سال ۱۹۶۰ که در مقابله با بحث مداخلات آمریکا در ویتنام بود و باعث شد که آمریکا عقب نشینی کند و تسلیم اراده دانشجویان شود میتوان الان هم گفت که آمریکا در درون خود هم دچار شکست شده است. زیرا الان به جای اینکه یک آمریکایی بگوید که من در کنار اسرائیل ایستاده ام شاهد این است که حتی مردم و نخبگان خود را هم از دست داده است؛ بنابراین شکست خورده قطعی میدان و دیپلماسی رژیم صهیونیستی است با توجه به اینکه الان هم در صحنه بین المللی شاهد قطعنامه ۲۷۲۸ برعلیه رژیم صهیونیستی بودیم تا حدی که خود آمریکا هم رای ممتنع داد و نتوانست این قطعنامه را وتو کند. در حال حاضر هم بسیاری از کشورها در پی این هستند که روابط سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی خود را با صهیونیستها قطع کنند و در هیچ یک از حنههایی که برایشان متصور بود پیروز نشدند و محور مقاومت از همیشه پیروزتر است و در معادلات بین المللی و منطقهای هم بعد از عملیات وعده صادق حرف اول را در مناسبات میزند.
این کارشناس معتقد است: همه میدانند که مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است و الان میتوان گفت که یکی از محورهای شکل گرفته در جهان چند قطبی محور مقاومت و از جمله جمهوری اسلامی است که این محور را حمایت میکند. ایران در بریکس و شانگهای و در معاملات منطقهای در مناسبات قفقاز و سایر کشورها اثر موثری داشته است چه از نظر سیاسی چه امنیتی و چه اقتادی بنابراین قطب سوم جهان در حال شکل گیری با بازیگران مطرح است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی